ستایش در گروه سانسکریتمان کتابی فرستاده که اوستایی را با تکیه بر مقایسه با سانسکریت آموزش میدهد. خب خیلی وسوسهکنندهست امّا واقعاً باید چیزهای دیگری بخوانم. مینویسم که در ذهنم منظّمتر بشود.
دارم گیتا میخوانم! روزی دو بیت. سرعتم کم است امّا مهم این است که تلاش نتیجهبخشیست. نحو جملهها را میفهمم و این واقعاً هیجانزدهام میکند. به نظرم این یکی از اولویتهای اصلی این روزهاست و نباید فدای شروع کتابی جدید بشود. سایتی که برای سانسکریت سراغش میرویم هم هست که جلو رفتن در گرامرش برایم مهم است.
کتابی برای پایتون میخواندم که نصفه ماند. لابد باید بروم سراغش.
گمانم بهتر است گاتها را هم ول نکنم. خواندنش انرژی چندانی نیاز ندارد و بعداً انگیزهای هم خواهد شد برای اوستایی یاد گرفتن.
راهنمای زبانهای ایرانی را هم میخواهم بخوانم.
محسن سایتی معرّفی کرده برای آلمانی. آن هم برایم اولویت دارد.
گمانم شدنی باشد.
راستی میستبرن ۱ تمام شد. هرچقدر ۷۰-۸۰ درصد اوّلش فوقالعادهست آن اواخر تو ذوق میزند. انگار نویسنده برای پایانبندی عجله داشته یا چنین چیزی. مطمئن نیستم سراغ جلدهای بعد بروم.